احساسات شامل یک سری واکنشهای متوالی و مشخص است که توسط مغز شروع به کار میکند تا بدن و ذهن را برای انجام عمل مناسب آماده کنند.
احساسات ما
در طول روز ما با احساسهای مختلفی سروکار داریم مثل احساس گناه، شرم، رشک، خشم، ترس، حسادت، عشق و دوست داشتن و همین احساسات جلوه زندگی ما را پر رنگ میکنند.
شاید اگر قادر نبودیم احساسات متنوعی را تجربه کنیم زندگی ما بسیار یکنواخت و کسل کننده میشد. گفته میشود علت وجود احساسات در انسان ایجاد انگیزه برای انجام فعالیتهایی است که برای حفظ سلامت و بقای نسل به آن نیاز دارد. چنانکه دیده شده است هر چه موجودات زنده پیچیدهتر شدهاند، بچههای آنها برای بقا نیاز به مراقبتهای طولانیتری پیدا کردهاند.
مثلا مارمولک مادر هیچ احساسی به بچه خودش ندارد و چنانکه بچه مارمولک بعد از تولد کوچکترین حرکتی بکند بلافاصله مادرش او را میخورد.
اما وجود احساس عشق و دوست داشتن فرزند در انسان ها باعث میشود والدین مدت ها از فرزندشان عاشقانه و با تمام وجود مراقبت کنند و او را تا مرحله استقلال کامل تنها نگذارند. همینطور در روابط بین انسانها وجود احساس عشق و حسادت میتواند تصمین کننده ارتباط با یک فرد خاص باشد و شاید وجود احساس شرم و گناه است که باعث وفاداری افراد به یکدیگر میشود. همان طور که می دانیم تجربه احساسات به خودی خود برای انسان نه تنها مشکلی ایجاد نمیکند بلکه در مواردی برای بقای وی ضروری به نظر میرسند. به طوری که فردی را انسان کامل میدانند که قادر باشد طیف کاملی از احساسات از ناامیدی و خشم گرفته تا عشق و شادی را تجربه کند.
احساسات و واکنش های جسمانی
در هنگام تجربه یک احساس واکنشهای جسمانی خاصی در فرد بروز میکند زیرا احساسات برای کمک به آماده سازی بدن برای اقدام مناسب کوتاه مدت طراحی شدهاند. اگر ابراز آن احساس سرکوب شود مغز فرمان ترشح هورمونهایی را صادر میکند که رفتار مناسب آن احساس را ایجاد کند.
برای مثال کسی که ترس خود را سرکوب و پنهان میکند و واکنش متناسب با این احساس را بروز نمیدهد علائم خاص جسمانی ناشی از ترشح هورمونهای خاص را بروز میدهد مثل در هم کشیده بودن عضلات صورت، تپش سریع قلب، شانههای خمیده و در درازمدت در این افراد ضعف سیستم ایمنی دیده میشود.
تجربه شده است که با تغییر نحوه فکر کردن در مورد یک مسئله میتوانیم پاسخهای احساسی مغز را تغییر دهیم. این کار زمانی موثر است که در مراحل اولیه پاسخ احساسی انجام شود. زیرا وقتی یک واکنش احساسی برای مدت طولانی در مغز باقی بماند برای قطع آن واکنش لازم است که آن احساس به طور فیزیکی ابراز شود.
در قسمت بعدی این مقاله مهارتهای کنترل احساسات را بررسی خواهیم کرد.
مقاله جالبی بود، مشتاقانه منتظر ادامه اون هستم.