پایداری
بدن فیزیکی (آسانا)
اینجاست که شخص یوگی سفر درونی خود را به سوی هسته وجودی خویش آغاز می کند. بسیاری یوگا را با طرد کردن دنیا، مسئولیت آن و تعهدات آن همراه می دانند. با ریاضت سخت به سوی نابودی جسم خویش پیش می روند. اما آیا چالش و مبارزه بزرگ تر و موفقیت عظیم تر آن نیست که در این دنیا با تمام رنج ها و محنت هایش و با تمام وسوسه هایش زندگی کنیم و همزمان سعی در نگه داری و تامین تعادل و کنترل خویش در تمامی روزهای حیات داشته باشیم؟
برای معنوی بودن شخص نباید بدن خویش را فراموش و آن را نادیده انگارد . در حین سفر به مقاصد روحانی ، بدن شخص می بایست فعال نگه داشته شود. یوگا قدمت و سنتی به اندازه تمدن بشری دارد و کماکان جامعه مدرن امروزی بر روش های یوگا به عنوان ابزاری برای حصول انرژی حیات تاکید دارد.
یوگا خواستار آن است که ما نه تنها استقامت در بدن به وجود آوریم بلکه بیداری ذهن را نیز انجام دهیم. شخص یوگی می داند که بدن مادی وی نه تنها معبدی برای اقامت روح است ، بلکه وسیله ای است که سفر درونی به سوی هسته ی وجودی ، با آن آغاز می شود. تنها با توجه اولیه به بدن فیزیکی آیا می توان آرزو داشت که به هیچ گونه موفقیت در زندگی معنوی دست یافت؟
اگر زن یا مردی آرزوها ، اشتیاق فراوان برای داشتن تجربیات الهی داشته باشند اما بدن ایشان برای تحمل بار اینگونه تجربیات بسیار ضعیف باشد، داشتن چنین اشتیاق و آرزوهایی چه فایده دارد؟ این تمام دلیل لازم برای شخص یوگی است. بنابراین برای اکثریت ، که تا اندازه ای در محدودیت های فیزیکی ، ناتوانی ها رنج می بریم، شروع هر چه سریع تر یوگا برای آنکه خود را درمان کرده و برای سفر پیش روی خود آماده سازیم، ضروری است.
یوگا برای ما راه کارهایی را فراهم می آورد که به وسیله آن بیدار باشیم ، توسعه پیدا کرده و نفوذ کنیم. همچنین تغییر کرده و کامل شویم به گونه ای که برای زندگی مان که در آن حیات داریم دارای آگاهی و صلاحیت شویم. برای زندگی خود که ابعاد تاریکی از وسعت آن در ذهن داریم پذیرنده بوده و حساس باشیم.
ما در سطح بدن فیزیکی شروع می کنیم، موضوعی که مربوط به ما بوده و برای همه ما آشنا و در دسترس است، اینجاست که آساناهای یوگا و تمرینات تنفسی پرانایاما برایمان امکان فهم و درک بدنمان را با داشتن وضوح بیشتری از دامنه ذهن و دسترسی به روح فراهم می آورد که همگی از طریق شناخت و استفاده از بدن می باشد.
برای شخص یوگی بدن آزمایشگاه زندگی است، زمینه ای برای کسب تجربیات و مکاشفه های همیشگی. بدن یوگی ، بدن فیزیکی مطابق با یکی از ارکان طبیعت است. درست مانند زمین! همگی ساخته شده از خاک فناپذیر هستیم و دوباره به غبار بر می گردیم، تمامی فرهنگ ها این حقیقت را تاکید کرده اند. ولی امروزه ، فقط به عنوان استعاره و تمثیل با آن برخورد می کنیم. در حالی که حقیقتی بیش از این است. همان گونه که شما در بدن خود شروع به مکاشفه می کنید در واقع در خصوص این عنصر طبیعت بررسی و تحقیق می کنید. شما همچنین در حال توسعه کیفیت خانه ی زمین به همراه خودتان هستید. سختی و استحکام آن، شکل و قالب آن و استقامت آن.
من به تفضیل در خصوص آسانا های یوگا در کتاب پیشین خود توضیح داده ام. در این فصل ما در مورد آسانا صحبت خواهیم کرد ولی نه در خصوص تکنیک هر آسانا ، بلکه به عنوان راهکار و ویژگی هایی که شخص می بایست با سختی و تلاش در تمامی آساناها و در زندگی خود بدست آورد.
در همان حال که تمرین آساناهای خود را کمال و زیبایی می بخشیم به سوی فهم طبیعت حقیقی و جوهر وجود خود و الوهیتی که ما را روح و زندگی بخشیده است گام برمی داریم و آن هنگام که ما از ناتوانی های فیزیکی ، مراقبت های احساسی و حواس پرتی های ذهنی آزاد شدیم ، دروازۀ روحی خود (آتما) را باز خواهیم کرد.
برای فهم این مطلب شخصی می بایست چیزی بیش از مهارت و کارایی در انجام آسانا به دست آورد و همچنین فرد می بایست تمرین آسانا ها را نه فقط به عنوان تمرین فیزیکی بلکه به عنوان ابزاری برای فهم و سپس توسعه بدن ، به همراه تنفس ، به همراه حضور ذهن فعال ، به همراه هوش ، ذکاوت و آگاهی و البته به همراه هسته وجود خود انجام دهد. از این طریق شخص توان تجربه وحدت حقیقی و آزادی نهایی را کسب خواهد کرد.
طبیعت حقیقی سلامتی
اغلب مردم فقط درمورد بدنشان که مشکل چندانی هم برایشان ایجاد نمی کند سوال می پرسند و احساس می کنند اگر مریض نباشند و دردی نیز احساس نکنند، تندرست و سالم می باشند. در واقع ازعدم تعادلی که در فهم و ذهنشان وجود دارد و در آخر نهایتا منجر به بیماریشان خواهد شد آگاه نیستند. لذا یوگا تاثیر سه جانبه بر سلامتی دارد به گونه ای که سلامت افراد تندرست را حفظ می کند ، از توسعه بیماری ها جلوگیری می کند و همچنین در بازیابی سلامت بعد از بیماری ها نیز موثر است.
اما بیماری ها فقط پدیده های فیزیکی نیستند، هر آن چه که مزاحم و بازدارنده زندگی روحانی و تمرین شماست ناخوشی محسوب می شود. در نهایت منجر به بیماری خواهد شد. به این دلیل که مردم ذهن و بدن خود را از یکدیگر جدا می پندارند. روح خود را از زندگی مناسب دور نگه داشته اند. آن ها فراموش کرده اند که صحت و سلامت سه آیتمِ بدن ، ذهن و روح ، صمیمانه و شناور در هم بافته شده اند و همچنین الیاف و رشته های ماهیچه ای به هم تنیده شده و مربوط می باشند.
سلامتی با ثبات و استحکام در بدن شروع و با پایداری احساسات و عواطف تعمیق گشته و سپس باعث شفافیت قوای ذهنی ، فکری و به دست آوردن حکمت می شود. در آخر منجر به آشکار سازی و پرده برداری از روح خواهد شد. بی تردید سلامتی از جهات مختلف قابل تشخیص می باشد.
سلامت فیزیکی که همگی مان با آن آشنا می باشیم، اما همچنین سلامت معنوی ، سلامت ذهنی و فکری و حتی سلامت اگاهی ، سلامت وجدان و در نهایت سلامتی الهی و خدایی نیز وجود دارد. این ها همگی با هم مرتبط بوده و بستگی به مراحل آگاهی که ما در آن قرار داریم ، دارد که در فصل پنجم کتاب به آن پرداخته شده است.
اما شخص یوگی هیچ گاه فراموش نمی کند که سلامت می بایست از بدن شروع شود. بدن شما فرزند روح است و شما می بایست به فرزندتان غذا داده و تعلیم وتربیت دهید. سلامتی فیزیکی مطاعی نیست که بشود آن را تنها مطالعه کرد و نه می شود آن را همچون انواعی از داروها و قرص ها بلعید.
سلامت می بایست با مشقت و عرق ریختن تحصیل شده و به دست آید. سلامت چیزی است که می بایست بنا نهاده شود و با تو بوجود آید. “تمرین زیبایی ، آزادگی و بی کرانگی” این سلامت است. درختان و گیاهان سالم ، گل ها و میوه های فراوان ثمر می دهند ، به طور مشابه از شخصی سالم نیز ، خنده ها و سعادت و خوشبختی ، همچنین نورخورشید ، تابیده می شوند.
تمرین آساناهای یوگا به خاطر به دست آوردن سلامت ، تناسب اندام ، یا به وجود آوردن انعطاف بدنی ، از دسته تمرینات برونی یوگا محسوب شده است. اما اگرچه این فوائد همگی منطقی بوده و محسوس می باشند ولی پایان راه یوگا نیستند. هنگامی که فرد به لایه های درونی تر نفوذ می کند ذهن وی در آسانا غرق می گردد. تمرینات اولیه بیرونی خشک و به نسبت دارای اهمیت کمتری است در حالیکه تمرینات ثانویه شدید و قوی در واقع شخص تمرین کننده را در عرق خود می خیساند و او را به اندازه کافی برای تمرینات و تاثیرات عمیق تر تشویق می کند.
اهمیت آسانا را هیچ گاه دست کم نگیرید، حتی در آساناهای ساده نیز که شخص در حال کسب تجربه سه سطح از جستجو و طلب است. جست و جوی بیرونی که استحکام و استواری بدن را به همراه دارد ، جست و جوی درونی که ثبات آگاهی را در پی دارد. و عمیق ترین تلاش و نیاز که خیرخواهی و نوع دوستی روح را به ارمغان می آورد.
هنگامی که شخص مبتدی به هنگام انجام تمرینات آسانا معمولا از این موارد آگاه نیست ولی در فضای آن حضور دارد. گاهی ما می شنویم که مردم می گویند با انجام تعداد کمی از تمرینات، آساناها کماکان فعال و سبک باقی می مانند. در حقیقت زمانیکه تمرین کننده خام و مبتدی این مرحله از سلامت را تجربه می کند موضوع فقط تاثیرات بیرونی و آناتومیکی یوگا نیست و درباره روان شناسی درون و تاثیرات روانی تمرینات یوگا نیز می باشد.
تا زمانیکه بدن در سلامت کامل نباشد شما در دست یابی به آگاهی از تمامیت بدن تنها هستید این شما را از شفابخشی و شکل پذیری ذهنی منحرف می کند. ما به بدن سالم و بی عیب نیاز داریم تا بتوانیم ذهن سالم و بی عیب را توسعه دهیم.
در مراحل بعد اثبات خواهد شد که بدن به عنوان مشکل و مانع در نظر گرفته می شود. مگر آنکه ، محدودیت های آن را ارتقاء داده و ضرورت و اجبار آن را برطرف نمائیم. پس بنابراین ما می بایست ورای مرزهای شناخته شده و خویش را مکاشفه نمائیم و آن را توسعه داده تا در عمق آگاهی مان نفوذ کرده و چگونگی مهارت و استادی در این امر را به دست آوریم. لذا تمرین آسانا برای این امر ایده آل است.
مترجم: آقای رضا عباسی
ویراستار: حمید رضا مختارزاده
لینک خرید کتاب اصلی برای هم وطنان خارج از ایران : https://amzn.to/2MHTexE
ادامه این مطلب را در این لینک بخوانید.