Iyengar Yoga Shiraz

پیام شاواسانا

وقتی کلاس یوگا به انتها می رسد و معلم همه را به دراز کشیدن در شاواسانا دعوت می کند ، چه چیزی در ذهن شما می گذرد؟ برای برخی افراد ، این چند دقیقه سکون، فرصتی برای استراحت و تنظیم مجدد، قبل از ورود دوباره به یک زندگی پر مشغله است. برای برخی دیگر دراز کشیدن در شاواسانا یا “حالت جسد” به راحتی تسکین دهنده نیست چون جریان ناگهانی افکار و نگرانی ها را ایجاد می کند ، نشخوارهای مربوط به کارهای مختلف مانند “چه چیزی برای شام درست کنم؟” ، “فردا با چه کسی قرار دارم؟ ” ، ” آیا امتحانم با موفقیت خواهد بود؟ “و غیره.
شاواسانا به عنوان آسانای جسد شناخته می شود ، اما من فکر می کنم شاواسانا، آسانای سکون به علاوه حضور است به شرطی که در آن به هماهنگی ادامه دهیم ، خودمان را مشاهده کنیم و اجازه دهیم روی زمین بیارامیم و از مزایای آن بهره‌مند شویم ، تا قدرت در سکون را تجربه کنیم.
وقتی حدود 5000 سال پیش تمرین های جسمانی یوگا آغاز شد ، وضعیت‌ها با اشکالی که امروزه در کلاسهای یوگا تمرین می شود بسیار متفاوت بود و قصد از اجرای  بسیاری از آنها نیز تفاوت داشت. به ویژه در سنت تانترا ، تمرکز بر روی تاثیرات انرژی هر آسانا ، حرکت و روش تنفس بود.

در آن زمان ، اکثر حالت های شناخته شده، متمرکز بر افزایش انرژی و سایر روشهای شدید تنفسی مانند کاپالباهاتی (درخشش ⚡ مغز) یا تمرین تنفسی باستریکا (دم آهنگری) بودند. در پایان این اعمال نیرومند ، شاواسانا معرفی شد تا ذهن و بدن را به حالت آرامش و بهبودی ترغیب کند.
مرگ به عنوان بخشی از زندگی، اولین مانترای شناخته شده شاواسانا در متن هاتا یوگا پرادیپیکاست که می گوید؛ “به طور کامل به پشت خوابیدن مانند یک جسد ، شاواسانا نامیده می شود.” با این آسانا ، خستگی ناشی از آساناهای دیگر برطرف می شود. همچنین باعث آرامش ذهن می شود.

وضعیت شاواسانا


رابطه ما با مرگ

مرگ و رمز و راز آن ممکن است فراتر از آن چیزی باشد که می دانیم. اگرچه مرگ تنها بخشی از زندگی است که ما واقعاً می توانیم آن را، تضمین کنیم ، اما ما تمایل داریم بیشتر وقت ها آن را انکار کنیم. بنابراین رنج بیشتری به روند کار اضافه می کنیم. با این حال ، در شرق ، مرگ به طور آشکار مورد بحث و قبول است. تشریفات و مراسم مرگ اغلب عمومی است و حتی به عنوان یک جشن معمول در هند دیده می شود و در بسیاری از مناطق آسیا ، برای مرگ لازم نیست عزاداری شود بلکه باید برای زندگی بعد از مرگ جشن گرفته شود.
در حالی که ممکن است همه ما در هنگام درازکشیدن در شاواسانا تصمیم به فکر کردن در مورد مرگ نداشته باشیم، این آسانا می تواند به عنوان راهی برای تعریف مجدد رابطه ما با زندگی باشد. ارج نهادن به همه آغازها و پایان ها ، چرخه های لازم فراز و نشیب ها و فرصتی برای تعامل بیشتر با هر روزی که در اینجا داریم.


پذیرش خستگی و انتخاب توقف

مطلب دیگری که می توانیم از فرهنگ های دیگر بیاموزیم این است که در صورت لزوم، استراحت منظم انجام دهیم و استراحت کنیم. از شیراز ایران تا ریپوزو در شمال ایتالیا ، تا چرت یک ساعته بعد از ناهار در چین که به عنوان یک حق اساسی شناخته می شود ، این فرهنگ ها عملکرد استراحت را عادی کرده اند. در حالی که چرت زدن و مکث برای استراحت در بسیاری از نقاط جهان ، در ایالات متحده و انگلستان یک هنجار فرهنگی است ، به نظر می رسد ایده “شما می توانید بخوابید وقتی که مردید” را خوانده یا شنیده باشید که برای اولین بار توسط بنجامین فرانکلین ساخته شده است. مدتها استراحت یا اعتراف به نیاز به استراحت در میان جمعیت های رو به رشد یک موضوع تابو بوده است.
امیلی می گوید “در این دنیای مدرن و سریع ، که همه چیز سریعتر حرکت می کند ، سریعتر جریان می یابد ، بیشتر ما مشروط هستیم که روزهای خود را پشت سر بگذاریم و  برای انجام کارهای بیشتر بدون توقف حرکت کنیم. زیرا کارهای زیادی برای انجام داریم. واقعیت این است که اغلب باور “کاری نمی توانیم انجام دهیم” دشوار است. اما شاید انجام هیچ کاری، بزرگترین هدیه ای باشد که می توانیم به خودمان بدهیم و شاواسانا بهترین فرصت است. “شاواسانا فرصتی است که اجازه می دهد تمرینات جسمی و تنفسی که انجام داده ایم شروع به تسویه حساب کند و در اعماق وجود ما ادغام شود. این فرصتی برای تخلیه سیستم عصبی ، تنظیم مجدد و استراحت واقعی است.”
آیا دقت کرده اید که چند بار احساس خستگی یا تهی بودن کرده اید اما حاضر نبوده اید به خود استراحت بدهید؟ چند بار احساس کرده اید که باید متوقف شوید ، چرت بزنید یا به سادگی بنشینید ، اما در پی تکمیل لیست کارهای خود کاملاً این نیاز را نادیده گرفته اید؟ با پیام رسان های فوری ، چک کردن صندوق های پستی ایمیل های سرشار از برنامه ، و یک برنامه کاری و اجتماعی همیشه طاقت فرسا ، همیشه کارهای قابل انجام ، فرصت استراحت را از خود گرفته ایم. انگار استراحت یک کلمه کثیف است و انجام آن گناه … استدلال کاهش سرعت برای افراد ضعیف است و کم خوابی نشانه موفقیت، توجیهی غیر عقلانی است.

در حالی که ممکن است از نظر اکتشافات علمی ، اختراعات فن آوری و توانایی برقراری ارتباط در هزاران مایل با لمس یک دکمه ، به عنوان یک جهش در پیشرفت ارزیابی شود اما وقتی که صحبت از رضایت ، سکون و سکوت می شود ، یک عقب نشینی مقطعی برای پذیرش خود ، هنری قابل تأمل است.
ما در هنگام گوش دادن به نیازهای ذاتی خود باید به خودمان اجازه سکون و بهبودی بدهیم. وقتی خسته هستیم ، سطح خلق و خو به سرعت خراب می شود ، مقاومت به انسولین به خطر می افتد و توانایی ما در تبدیل غذا به انرژی اساساً با هر گونه امید به داشتن هورمون های متعادل از بین می رود. غدد فوق کلیوی اضافه کاری می کنند و سرانجام زندگی و عشق به زندگی را متوقف می کنیم و در عوض صرف تلاش برای گذراندن روز می شویم. اگر فقط متوقف شویم چه اتفاقی می افتد؟ دست از وسواس در موارد متعدد بردارید ، دیگر تلاش نکنید شبیه چیزی که تصور می کنید “عالی” است ، باشید.
تلاش برای برنده شدن جایزه بهره وری و دریافت بهترین جایزه ها را متوقف کنید؟
چه می شود اگر ما از تلاش برای داشتن چیزی غیر از خام ترین و صادقانه ترین نسخه طبیعی خود دست برداریم؟ اگر لحظات بیشتری را متوقف کنیم تا کاملاً متوقف شویم – چه برای چرت زدن روی مبل ، یک جلسه مراقبه ، لحظه ای آرامش با یک فنجان چای ، یا در طی آن چند دقیقه در شاواسانا در پایان کلاس یوگا – شاید ما بتوانیم به درک معنای عمیق تری در پشت عمل ساده خوابیدن روی زمین برسیم.
ساکت بودن ، استراحت کردن ، آرامش داشتن و مهارت هنر انجام هیچ کاری انجام ندادن.


پیام شاواسانا


شاواسانا به گفته بسیاری از بزرگان یوگا سخت‌ترین آسانای یوگاست و پیام شاواسانا عبارت است از:
لحظه حال با ساکن بودن نمایان می‌شود …
لحظه‌ای آرام بگیر، متوقف شو …
از وابستگی‌هایت آگاه شو، رهایشان کن …
خرد در سکوت نمایان می‌شود …
منعطف باش …

حمیدرضا مختارزاده

خروج از نسخه موبایل