نیاماها، باورهای اخلاقی پنجگانهای میباشند که به سلوک و خودلگامیِ درونی توجه دارند. این نیاماها افراد را به برگزیدنِ نِگرش و سبکِ زندگیِ زلال و پالودهای در راستای حصولِ رشد روحی بر میانگیزند.
۱. شائوچا: باور اخلاقی طهارت (خلوص). این باور، نه تنها به بهداشت فردیِ پسندیده اشاره دارد، بلکه پاکیزگیِ خوراک، ذهن و محیط زندگی را نیز طلب می کند.
۲. سانتوشا : باور اخلاقیِ قناعت. این باور، افراد را به خرسند بودن به آن چه در اختیار دارند، سوق می دهد.
۳. تاپاس: باور اخلاقیِ خویشتنداری (ریاضت). بوسیلهی تاپاس، فرد قادر به تقویتِ نیروی ارادهی مورد نیاز برای پیگیریِ مسیر یوگایی می باشد.
۴. سُوادهیایا: باور اخلاقیِ خودآموزی. باوری که در برگیرندهی یادگیری و آموختنِ متون روحانی و همچنین اِدراک رسالت شخصی خود در زندگی است.
۵. ایشوارا پرانیدهانا: سرسپردگیِ معنوی و تسلیم بودنِ مطلق در برابر پروردگار. این باور، آن انرژیِ مصرفی در امور دنیوی را در مسیرِ جستجوی خود-شناسی هدایت می کند.
نیاما
نیاماها دوستداران یوگا را به اختیار کردن سبکی از زندگی فرا میخوانند که سفر روحانیِ یوگا را حمایت کند. بر خلاف یاماها، که تمرکز عمده ای بر ارتباطاتِ هماهنگ با دیگران دارند، نگاهِ نیاماها بر سلوک و خودلگامیِ درونی فرد میباشد. نیاماها در برگیرندهی خویشتنداری و رشد شخصی میباشند. مقصودِ این مراقبتِ اخلاقی پنجگانه، برانگیختن تکامل فردی است و این که به اهالی یوگا بیاموزد که چگونه انرژیِ خود را درونی نموده و به درستی مورد استفاده قرار دهند.
۱.شائوچا
سائوچا مراقبت اخلاقی پاکیزگی است. مقصودِ پاتانجلی تنها حمام کردن نبوده است، بلکه بحث طهارتِ درونی نیز مطرح است. پاکیزگی بیرونی از ویژگیهای زندگانی به شیوهی ساتوایی است؛ یعنی تمیز بودن. کسانی که به هاتا یوگا پایبندند، روی بدن، برای رشد روحانی خود، حساب میکنند، پس مهم است که با جسم با نهایت احترام رفتار کرد. در بحث طهارت درونی، شائوچا به خلوص جسمی میپردازد. تمرینهای یوگاییِ آسانا و پرانایاما درون بدن را پاکسازی میکند، سموم و هوای مانده را از بین میبرد و بافتهای سالمِ جدید میسازد. خوراکِ پاکیزه، خوراکی تازه، مغذی، ساتوایی و پر از پرانا است. خلوصِ ذهن نیز با غلبه بر عواطفِ منفی مثل حسد، خشم و افزونخواهی حاصل میشود.
۲. سانتوشا
سانتوشا به معنای قناعتورزی است. در موردِ داراییهای مادی، سانتوشا کردارِ خرسند بودن از آنی است که دارا میباشیم. اهالی یوگی ترغیب میشود که سادهزیستی نموده و به یامای آپاریگراها پایبند باشند: یعنی پرهیز از مالاندوزی. خوشبختی حقیقی از درون سرچشمه
میگیرد، نه از ثروت، شهرت یا قدرت و این اصول نقش یادآورنده را ایفا می کنند.
در سطحی ژرف تر، سانتوشا به خوشنودی حاصله از سعادتمندی درونی اشاره میکند. سعادتمندی درونی باور به برخورداری از دارما(قانون طبیعت)، یا رسالتی متعالی و همچنین زیستن در راستای این رسالتِ فردیِ متعالی است. هیچ چیز در این دنیا نمیتواند سعادت و خوشبختی را به ما ببخشد، چرا که تنها از درون قابل دسترسی است .
۳. تاپاس
سوترا ۱۱.۴۳ : خویشتن داری، آلودگیها را در خود میسوزاند و جرقههای الوهیت را شعلهور میکند.
تاپاس به معنیِ خویشتنداری است که شاملِ آهیمسا یا پرهیز از خشونت، بی اعتنایی به مال دنیا و گرفتن تصمیماتی میگردد که هم راستا با رویش روحی است.
چنین خویشتنداریهایی ما را به سوی تجسمِ الوهیت رهنمون میکند. نمیبایست به تاپاس به سانِ از خودگذشتگیِ دردناکی نگریست بلکه باید آن را به سانِ پرداختن به رشد فردی خود نگاه کرد و صبوری پیشه نمود.
تاپاس به ما اختیار جستن بر خویشتنِ بیرونی در جستجوی رشد درونی را میآموزد. اهالی یوگا میبایست برای پیشرفت از خودلگامی برخوردار باشند، در غیر این صورت، ذهن، یاغی میگردد و خوشنودی را در دنیای بیرونی میجوید، که خوشبختیِ راستین نیست.
ما میتوانیم تاپاس را با کنار گذاردنِ وابستگی ها یا سبک کردنِ آنها تمرین کنیم. به این ترتیب، عاقبت خود را کمتر مشتاق به چنین وابستگیهایی مییابیم و میتوانیم خود را از آنها رها کنیم. تمرینِ اعمالِ کوچک از خویشتنداری برای مراحلِ آیندهی یوگا کلیدی است، که تمرکز و قدرتِ اراده را طلب می کند.
۴. سُوادهیایا
سوادهیایا تمرینِ خودآموزی است. این امر به معنای کسبِ شناختِ واقعی از خویشتن در راستای ادراکِ دارما یا رسالتِ فردیِ خود در زندگی میباشد که لازمهاش پروراندنِ آگاهیِ درونی و تلاش برای ادراکِ چگونگیِ علمکردِ ذهن است.
از لحاظ لغوی که بنگریم، سُوادهیایا، تعلیم و تربیت را در نقشِ ریشه کَن کنندهی جهالت و گشایندهی ذهن معرفی می کند.
ما می توانیم سوادهیایا را با خواندن و تامل بر نوشتارهای روحانی نظیر سوتراهای یوگای پاتانجلی، تمرین کنیم.
۵. ایشوارا پرانیدهانا
ایشوارا پرانیدهانا سرسپردگیِ مطلق و تسلیم بودن در برابرِ پروردگار است. این امر ربطی به دینداری ندارد؛ پروردگار در اینجا به مفهومِ الوهیتِ باطنی درونی ما است. این نیاما، ما را به تسلیم کردنِ ضمیرِ فردیِ خود به الوهیت باطنی خویش بر میانگیزد.
به این ترتیب، فرد، انرژی مصرفی در راه جذبههای زمینی را به سمت و سوی مقصودِ پیوستگی با پروردگار هدایت میکند. این امر، احساسِ جدا افتادگی را از بین میبرد، به این صورت که فرد را بر میانگیزد که پروردگار را در هر چیز و هر کس نظارهگر باشد.
ایشوارا پرانیدهانا راه ساده و مستقیمی به سوی بیداری است و همچنین دشوارترین نیامایی میباشد که میتوان به کار بست، چرا که نیاز به تسلیمِ مَنیت دارد. بسیاری از افراد دو دستی به هویتهای اجتماعی خود چسبیدهاند و ارزش مفرطی برای چیزهایی مثلِ سمت های شغلی، ظاهر و ثروت قائل می باشند.
در هر حال، هر فرد می تواند به ایفا کردنِ نقشِ خود در جامعه ادامه دهد اما یوگا ما را به فراموش نکردن الوهیت باطنی متعالی خود دعوت میکند.