در حینِ پیشروی در مسیر یوگای آینگار، هیچ بد نیست که آغوش خود را به روی تغییر گشوده و به خود این امکان را بدهیم که مسائل را از منظری دیگر به تماشا بنشینیم و از دشواری رویگردان نباشیم.
چرا توالی آساناها در یوگای آینگار واجد اهمیت است؟
توالی آساناها در یوگای آینگار مفهومی سیال را دارا است، یعنی بنا بر عوامل مختلفی متغیر است، عواملی نظیر:
● دسته بندیِ وضعیتها (ایستاده، خم به جلو، خم به عقب، اکتیو…….)
● هدفِ توالیها
● سطح تجربه ی تمرین کننده
● و حالت و شرایطِ ذهنی در شروع یک جلسه ی تمرینی
همچنین با توجه به اینکه تمرین را در چه ساعتی از روز انجام می دهید بر روی چند و چونِ تمرین تاثیرگذار است و قطعاً سطح انرژی یا شرایط جسمی بدنِ شما، انتخاب وضعیت ها را، هنگام شروع به تمرین، دستخوش تاثیر می نماید. به عنوان معلم، ما اغلب تاکید داریم که شما می توانید بر حسبِ توالی، جلسه ی تمرینیِ خود را تقسیم بندی کنید. این امر حاکی از آن است که فارغ از این که تمرکز ما بر روی کدام وضعیت است، خم به جلوی ایستاده یا خم به عقب، وضعیت های ایستاده یا معکوس، این که مقصود ما از تمرین کدام است؛ کسب انرژی، آرامش یا تعادل، در اِعمالِ اصولی بنیادین بر روی توالی آساناها و تمرین همواره نقش خود را ایفا می کند. اصول اعمال شده ممکن است بنا بر پیش زمینه ی هنرآموزان، فشرده یا آرام باشند. اگر دارای تجربه باشیم، به این شرط که منظور مشخصی را در سر می پرورانیم، آنگاه از فضای لازم برای اتخاذِ اصول تمرین به سبک و سلیقهای خاص نیز بهرهمند میشویم.برای شروع بهتر است از راهبردهایی از پیش تعیین شده بهره ببریم تا رفته رفته منظور از توالی را فهمیده و سپس با تاثیر ترتیب گذاریها یا توالی حرکات مختلف آشنا شویم.
قوسِ ترتیب گذاری
برخی از جلسات تمرینی با حرکاتی در راستای تمرکز و ارتقاءِ سطح ذهن شروع می شوند و سایر جلسات احتمالاً با حرکاتی فیزیکی، اما هر دو رویکرد به شیوه ای ملموس در یک نقطه ی خاص به هم می پیوندند. در یوگا، هدفِ ما ایجاد پیوند میان بدن و ذهن و ذهن و بدن از طریق تمرین می باشد.
ممکن است از تمرین ها برای ایجاد انرژی بهره ببریم، یا این که مدت زمانِ بیشتری در وضعیت ها باقی بمانیم تا ذهن و تن خویش را متعادل و پایداری بخشیده و بدین سان، توجهِ کلیِ خود و قدرت مشاهده را بهبود بخشیم. مثل یک قوس داستانی خوب، هرچه به مرکز توالی آساناها یا قله آنها نزدیک تر می شویم، بر شدتِ تمرین افزوده می شود و سپس رفته رفته به نقطهی خلاصِ (خنثی) اولیه باز می گردیم.
به طور معمول برای تسهیلِ بازگشت به نقطه ی خنثای اولیه، با نزدیک شدن به انتهای جلسه ی تمرینی، به وضعیت ساروانگاسانا و یا چند وضعیت احیا کننده انرژی، پیش از شاواسانا میپردازیم. شاواسانا با خود، خبر از انتهای جلسهی تمرین میدهد. با این وجود که خیلی از ما ممکن است برای بازگشت به زندگی روزمرهی خود پس از جلسه ی تمرین عجله داشته باشیم، اما بازگشت به نقطه ی خلاص از اهمیتِ بسزایی برخوردار است.
اهمیت آساناهای معکوس
وضعیت های معکوس میبایست همه روزه تمرین شوند چرا که از خواصِ سلامتی بخشِ فوق العاده ای برخوردارند، چنانچه بر روی دستگاه عصبی، حرکت و جریان خون تاثیرگذارند.
این دسته از آساناها را می توان جدا از تمرینِ اصلی کار کرد، برای مثال در بعدازظهر یا در انتهای روز. اما این حرکات به طور مرسوم در تمامِ جلساتِ تمرینیِ ما گنجانده می شوند. وضعیت های مختلفی را می توان انجام داد؛ نظیرِ شیرشاسانا همراه با تنوعاتش یا ساروانگاسانا با تنوعات یا یکی از مشتقاتش مثل ستو باندا ساروانگاسانا و یا ویپاریتا کارانی که بدون شک با توجه به سطح شخص تمرین کننده متفاوت است.
یک نکته حائز اهمیت که باید به یاد داشته باشیم این است که یکی از ارکانِ یوگای آینگار، تعادل میباشد. به همین دلیل است که همیشه تاکید داریم که ساروانگاسانا که یک وضعیت سرد کننده و آرامبخش است باید به لحاظ ماندگاری، بیشتر یا لااقل به اندازهی شیرشاسانا که وضعیتی انرژی بخش و گرم کننده است، تمرین گردد.
چگونه یک جلسه ی تمرینی یوگا را شروع کنیم؟
ارائهی راهبردهایی در راستای شروعِ جلسه تمرینی روزانه خالی از لطف نیست.
معمولا یوگای آینگار با چهار یا پنج وضعیت شروع می شود. وضعیتهای خوابیده به پشتِ طاق باز که قفسه سینه را گشایش میبخشد مثل سوپتا ویراسانا یا سوپتا باداکوناسانا، و بعد وضعیتهای اوتان آسانا، آدوموکا شواناسانا یا آساناهای تعادل روی دستها مثلِ آدوموکا وِریکشاسانا و سپس تعادل روی آرنج مثلِ پینچا مایورآسانا.
به نظر میرسد که اینچنین شروعِ معمول تمرین سودمند میباشد، چرا که این وضعیتها به لحاظِ ذهنی و جسمی انرژی بخش بوده و از دسته آساناهایی می باشند که حضورِ ذهن و توجهِ ما را جلب می کنند. این دسته از آساناها احتمالاً یک جلسهی تمرینِ یوگای مفید را برای ما ایجاد میکنند و قادر اند «فضا» را برای دور شدن از فعالیت های روزمره ایجاد نموده و ما را کاملاً بر روی تمرین خود متمرکز سازند.
این برنامهی «روزانه» همچنین قابی است که ما قادریم در هر زمان، خود را در آن واضح تر ببینیم: «امروز با چه اجزایی می بایست کار کنم؟ اصلاً امروز چه حسی دارم؟ چه فرقی با دیروز دارد، چه به لحاظ ذهنی و چه به لحاظ جسمی؟»
این نوع خود-مشاهده گری می تواند به ما کمک کند تا خود را کمی بیشتر بشناسیم و همچنین قادر است ما را در شروعِ هر تمرین با اطلاعاتی که از خود مییابیم در موردِ آن چه در آن روز بخصوص به آن نیاز است تا انجام شود، یاری برساند.
ایجاد تغییر در توالی آساناها
هیچ توالیِ مشخص و نهایی یا هیچ تعریفی در رویکرد به انجام یک گروه از آساناها وجود ندارد. هرچند، با کسب تجربه، رفته رفته در شناختِ خود نسبت به این که چه چیز لازم است در تمرین های خود پوشش دهیم، خبره تر خواهیم شد. بر این اساس، با این که با تعدادی وضعیتِ از پیش مشخص شده روبرو هستیم، عاقبت نیاز است تا یک آسانا را به دلایل گوناگونی از جمله کمردرد یا زانودرد یا برای طول روزهای دورهی قاعدگی تغییر دهیم.
اما اغلب رویکردی «کلاسیک» را که معقول مینماید، میتوان مورد بحث قرار داد که شیوهی استاندارد ورود به دسته بندیهای مختلف آساناها را شامل می شود. اما با حصول تجربه و از طریقِ تمرین، و آموختنِ بیشتر، قادر خواهیم بود گزینه های متفاوت و همچنین استفاده از وسایل و ابزارهای یوگا را مطابق با نیازهای خود، مورد بررسی و امتحان قرار داد.
در نهایت، تمامیِ تمرینها با هدف آموختن، مشاهده خود و استفاده از آساناها برای مشاهده خویشتن انجام می شوند.
ما همچنین میتوانیم جلسات تمرینی خود را به تنها «انجام دادن»، یا تغییر انرژی خود از طریقِ حرکت ( تمرینهای اکتیو) اختصاص دهیم. یا میتوانیم جلسات تمرینی را به فقط «بودن» تخصیص دهیم، با ثابت ماندن به لحاظِ جسمی در وضعیت ها، تا به خود امکان دهیم تحت تاثیرِ آساناها قرار بگیریم.
موضوعِ مهم، شروعِ به دیدنِ تفاوت بین مجموعه وضعیتها و سپس شروعِ به انتخاب اثربخش آنها در این باره میباشد که چه چیز ممکن است در هر لحظه، بیشترین بهره را به ارمغان بیاورد.
یوگا، تمرین و درس هایی برای تمرینِ روز به روز
تمرین، ابزاری است برای شناختِ بیشتر راجع به خود و ایجادِ تندرستیِ فیزیکی، احساسی و ذهنی. با این حال، در سطحی ژرفتر، تمرینِ یوگا تنها در پی فراهم آوردن الزاماتِ لحظه نیست، هر چند که این موضوع هم مزیتِ خوبی به شمار میآید، اما تمرینِ یوگا، به چالش کشاندنِ عینیِ ادراکِ ما نسبت به کیستی خود و حتی چیستیِ یوگا میباشد. در حینِ پیشروی در مسیر یوگای آینگار، هیچ بد نیست که آغوش خود به روی تغییر بگشاییم و به خود این امکان را بدهیم که مسائل را از منظری دیگر به تماشا بنشینیم و از دشواری رویگردان نباشیم. این امر می تواند هم در زندگی تمرینی و هم زندگی شخصی سودمند باشد. ممکن است آهسته آهسته توجه کنیم که چالش هایی که در مسیر خود با آن ها روبرو می شویم گاهی همان قدر که فیزیکی هستند، ذهنی هم میباشند، اما از طریقِ بدن است که می توانیم به ملموس ترین شکل ممکن، دیدگاهِ ذهنی خود را تغییر دهیم. یوگا، روزنهای به سوی توانِ بالقوهی ما میبخشد که درهای تازهای را میگشاید و ما را قدم به قدم با خود می برد. در حالی که بواسطهی تمرین روزانه ما را هدایت میکند تا اعتماد خود را برای ادامهی سفر به دنیای ناشناخته درون باز یابیم.
ساده شروع کنید، بدونِ توقع و بدونِ پیش داوری، حتی از طریقِ تمرینِ برخی از همین برنامه های روزانه ی معمول و ابتدایی.
مترجم: ماندانا هادی زاده