قرن حاضر علیرغم همه رشد و پیشرفتها در عرصه های تکنولوژی، ارتباطات، اقتصاد، سیاست و فرهنگ مشکلات خاص خودش را نیز دارد که یکی از آنها عدم رشد احساسی بشر امروزی است. به عنوان بشر امروزی زندگی احساسی ما نتوانسته است به موازات پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی پیشرفت کند و از تنش و استرس ناشی از مشکلات مربوطه رنج میبریم. این امر ما را مجبور میکند که توجه خود را بر روی این مسئله متمرکز کنیم که چگونه کیفیت درونی زندگی میتواند بهبود یابد و این کیفیت زندگی دارای چه ابعادی میباشد.
معیارهای منفی زیادی وجود دارند که بوسیله آنها میتوانیم در مورد زندگی خود قضاوت کنیم. یکی از این معیارها این است که چقدر دچار نگرانی، اضطراب و تنش هستیم؟ زمانیکه از دیدگاهها، افکار و احساسات منفی رنج میبریم شیوه زندگی شکل بدتری به خود میگیرد. زمانیکه کیفیت زندگی دچار نابسامانی شود، به صورت اختلالات ذهنی، ناسازگاری، مشکلات فردی، عدم تعادل در خانواده، اختلالات روان تنی، مشکلاتی مانند دیابت، افزایش فشار خون، ناراحتیهای قلبی نمایان میشوند. چگونه این مشکلات را کنترل کنیم و به حداقل برسانیم. چگونه یک زندگی خوش و سعادتمند را پايه ریزی کنیم و چگونه در درون خود احساس آرامش داشته باشیم.
فرد نمیتواند تمامی بدبختیها و درد و رنجها را از بین ببرد اما یوگا این قدرت را میدهد تا این مشکلات را به عنوان بخشی از تجربه زندگی بپذیریم. برای ایجاد تغییرات مثبت، تمرینهای یوگای مناسبی وجود دارد مانند آساناها، تمرینهای تنفسی یا پرانایاما و تمرینهایی برای مدیریت ذهن و تمرکز و مراقبه که تمرین کننده را برای مواجه شدن با پستی و بلندیهای زندگی آماده میکنند.