یوگا اغلب به دلیل تاًثیرات آن در بهبود انعطاف پذیری و تحرک در بدن و در عین حال ایجاد توده عضلانی بدون چربی و کمک به افراد برای دستیابی به آرامش وسکوت ذهن در طول یک روز پر تلاطم مورد تحسین قرار می گیرد. اما همه نمی دانیم که چگونه تمرین منظم یوگا، مدیتیشن، تمرکز حواس و تمرینات تنفسی، می تواند مغز ما را تغییر دهد و بر سلامت ذهن ما تاثیر گذاشته و می تواند برای تغییر ساختار مغز مفید باشد؟ اخیرا تحقیقات زیادی در مورد نوروپلاستیسیته و اینکه چگونه ارتباط ذهن و بدن را می توان از طریق ذهنآگاهی و حرکت مانند یوگا فعال کرد، انجام شده است.
ابتدا، بیایید این ایده از نوروپلاستیسیته را بررسی کنیم.
نوروپلاستیسیته چیست و چرا اهمیت دارد؟ نوروپلاستیسیته توانایی مغز برای تغییر در طول زمان و سازماندهی مجدد مسیرهای عصبی برای ایجاد ارتباطات جدید و همچنین در مورد یادگیری چیزهای جدید یا قرار گرفتن در یک محیط جدید است.
این بدان معناست که مغز ما همیشه در حال رشد، تغییر و سازماندهی مجدد است. مغز ما ثابت نمیماند و رشد آن تحت تاثیر کارهایی است که روزانه انجام می دهیم و همچنین به این معنی که ما توانایی تغییر آرایش و قدرت ذهنی خود را بر اساس فعالیت های روزانه خود داریم.
این موضوع چگونه به یوگا مربوط می شود؟
ترکیب ذهن آگاهی، تنفس و حرکات، که همه آنها را در کلاس یوگا دریافت می کنید، در زندگی روزمره به روش های زیر تغییر به وجود می آورد:
یوگا و فوایدش برای مغز
با یوگا الگوهای فعالیت تغییر می کند و در مناطق خاصی متمرکز می شود.
وقتی توجه خود را در یک زمان روی یک موضوع متمرکز می کنید، مانند نفس خود در طول کلاس یوگا، ذهن شما از یک الگوی پراکنده به سمت فعالیت متمرکز تر در مناطقی مانند هیپوکامپ و لوب فرونتال می رود. هیپوکامپ یک ساختار پیچیده مغز در لوب گیجگاهی است که نقش زیادی در یادگیری و حافظه ایفا می کند. این قسمت از مغز است که به توانایی ما در ایجاد روابط با دیگران کمک می کند و بر قضاوت ما تأثیر می گذارد.
لوب فرونتال در توانایی ما برای مدیریت عملکردهای اجرایی سطح بالاتر از جمله توانایی برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت بر پیشرفت ما به سمت یک هدف خاص نقش بزرگی ایفا می کند.
وقتی فعالیت در این مناطق متمرکز شود، ظرفیت عصبی افزایش می یابد. آنگاه نه تنها در این قسمت از مغز جرم بیشتری دریافت می کنیم بلکه می توانیم میزان چینخوردگیهای مغز را افزایش داده و فضای بیشتری برای نورونها و فعالیت در این نواحی ایجاد کنیم و این یعنی توانایی خود را برای یادگیری چیزهای جدید، افزایش حافظه و همچنین بهبود روابط خود با دیگران را افزایش می دهیم.
مرکز اضطراب مغز کاهش مییابد.
آمیگدال ملکه درام مغز ماست. این قسمت از مغز، مسئول فعال کردن پاسخ جنگ یا گریز و همچنین تنظیم اضطراب، نگرانی، ترس و درد است. برای بسیاری از افرادی که اضطراب مزمن دارند، آمیگدال آنها بیش از حد فعال است. به این معنا که آنها همیشه در حالت جنگ و گریز هستند و می توانند پاسخ های درد و استرس بزرگتری به محرک ها داشته باشند.
وقتی ذهنآگاهی را تمرین میکنید و تمرکز یک نقطهای را در زندگی خود وارد میکنید، آمیگدال غیر فعال می شود و با گذشت زمان میتواند در واقع کوچک شود، به این معنی که پاسخهای اضطراب و درد کمتر و همچنین ترس و افکار ترسناک کمتری خواهید داشت. آمیگدال مرکز اضطراب مغز است و توانایی کوچک شدن یا آتروفی کردن این قسمت از مغز می تواند نقش بزرگی در توانایی فرد برای مدیریت اضطراب و استرس ایفا کند.
ذهن آگاهی می تواند پیری طبیعی و آتروفی مغز را کاهش دهد.
مغز ما نیز مانند بقیه اندام های ما در معرض فرسایش طبیعی و از دست دادن جرم و قدرت خود با افزایش سن است. با این حال، مطالعات نشان می دهد که با تمرینات ذهنآگاهی، مدیتیشن و حرکت منظم می توان پیری و پوسیدگی طبیعی مغز را کاهش داد. در یک مطالعه اخیر در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون دریافتند که با مدیتیشن منظم، مغز شما میتواند در مقایسه با گروه کنترلی که روزانه مدیتیشن نمیکردند تا ۸ سال روند پیری را کاهش داد و همچنین کاهش حجم کلی در مغز را در مقایسه با گروهی که روزانه مدیتیشن نمیکردند کاهش داد.
تنفس به آرام کردن ذهن و تنظیم احساسات و هورمونهای شما کمک میکند.
تنفس از طرق مختلف بر مغز تأثیر میگذارد. اول، کشیدن نفسهای عمیق که شامل استفاده از دیافراگم و دم و بازدم کامل میشود، به رساندن اکسیژن و تغذیه به مغز کمک میکند و برای بدن ضروری است. تنفس آهسته و منظم همچنین می تواند به کاهش فعالیت پراکنده مغز کمک کند و به بهبود توانایی در یادگیری و حفظ اطلاعات جدید کمک کند. همچنین به آرام کردن آمیگدال و کاهش استرس و اضطراب یاری می رساند. کند کردن نفس، نیز می تواند به آرامش کمک کند و سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال می کند و احساس آرامش را به ارمغان می آورد. در این حالت آرام است که بدن می تواند منظم باشد و هورمون های ضروری برای عملکرد کلی تولید کند.
حرکات منظم می تواند حافظه و سلامت کلی را بهبود بخشد.
به طور کلی پذیرفته شده است که ورزش و حرکت مداوم می تواند فواید زیادی برای بدن و سلامت آن داشته باشد، اما همچنین نشان داده شده است که حرکت منظم می تواند حافظه را بهبود بخشد و سلامت روان را بهبود بخشد. وقتی بدن خود را حرکت می دهیم، اندورفین ترشح می شود که باعث می شود احساس خوبی داشته باشیم. اما همچنین به ما کمک می کند تا روی کار در حال انجام تمرکز کنیم. بسیاری از افراد گزارش می دهند که احساس می کنند ذهنشان شفاف و روشن شده است و می توانند پس از حرکت بدنشان، بهتر تمرکز کنند.
همچنین نشان داده شده است که ورزش و حرکت منظم در برنامه روزانه، توانایی بدن را برای ایجاد سلول های مغزی جدید و انتقال دهنده های عصبی بهبود می بخشد و همچنین روند طبیعی پیری را کاهش می دهد و با کاهش میزان افسردگی و اضطراب مرتبط است. بنابراین دفعه بعد که فواید فیزیکی و عاطفی یوگا و تمرکز حواس را مطرح میکنید، فراموش نکنید که فواید عصبی را نیز به اشتراک بگذارید. همه چیز از ذهن شروع میشود و یک مغز شاد و سالم به یک جسم و روح سالم و شاد منجر میشود.